سالها ......
سال ها دل غرق آتش بود و خاکستر نداشت
بازکردم این صدف را بارها گوهر نداشت
از تهیدستی قناعت پیشه کردم سال ها
زندگی جز شرمساری مایه ای دیگر نداشت
هرکجا رفتم به استقبالم آمد بی کسی
عشق در سودای خود چیزی از این بهتر نداشت
بارها گفتی ولی از ابتدای عاشقی
قصه سرگشتگیهایت مگر آخر نداشت
سالها بر دوش حسرتها کشیدم بار عشق
هیچ دستی این امانت را ز دوشم برنداشت
کاش می آمد و می دیدم که از خود رفته ام
آنکه عاشق بودنم را یک نفس باور نداشت
آسمان یک پرده از تقدیر را اجرا نکرد
گویی از روز ازل این صحنه بازیگر نداشت
ناله ما تا به اوج کبریا پرواز کرد
گرچه این مرغ قفس پرورده بال و پر نداشت
«داوود نوروزی»
[گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل] [گل][گل] [گل] سلام به شما دوست گرامی. با اجازه بزرگتر های مجلس اپ کردیم. برای گل و گلاب گیری دعوت شدین. منتظر حضور سبز شما هستم.
سلام دوست عزيز ... در "نيمه راه" منتظرم ... ------------------------------
پـشـت سـرت آب مـی ريـزم کـه ... بــــهـانـــه آوردم کـــــه : - آبــــمــان گـــل آلــود اســت - تــا پــیــالــه ی چــشــمــهــایــم را خـــالــی کــنــم پــشــت ســرت شــب کـــه آمــد بـــــــه خــــوابــــــم بـــــرگـــــرد[گل]
سلام دوست مهربونم شبتون بخیر خیلی خیلی لطف فرمودید بر من منت گذاشتید متشکرم از پیام تبریکتون ایشالا همیشه از حضور مهربانتون و وبلاگ وزینتون بهر همند بشیم[پلک]
[گل]
برای تن شستن ات خزینه ای ساخته ام در چاله ی پشت دلم از صادقانه ترین اشک ها سرد بود اشک تازه ای بخواه [گل]
سلام دوست عزیز شعر بسیار زیبایی بود اما اسم این شاعر ران قدر تا حدی برام غریب بود این شعر زیبا هم تقدیم به شما و تمام همراهان مهربانی را اگر قسمت کنیم من یقین دارم به ما هم میرسد ادمی گر ایستد بر بام عشق دستهایش تاخدا هم میرسد برترین ها تقدیمتان باد
زندگی خالی نیست... مهربانی هست! سیب هست ایمان هست!!! آری تا شقایق هست زندگی باید کرد!...
با دل آویزترین ساز زمین با فرح بخش ترین نغمه ی عشق و دل انگیز ترین شعر زمان قطعه ای خواهم ساخت و به آواز رسا خواهم خواند... تا نوای طرب انگیز مرا رخش نام آور عشق برساند به نسیم برساند به بهار تا به مهمانی این باغ بیاید امشب...[لبخند][گل][لبخند]
متن قشنگی بود خداییش من هیچ وقت حوصله شعر و شاعری و این حرفها رو نداشتم اما خوندن یک تکه شعر منتخب خوبه من هم به روزم